ای عزیزتر از جانم ....
من بی تو عین زمستانم ، سردسرد ، بی روح و زرد ...
بی تو کویرم ، خشکسالم ، درختی بی برگم .. من
با تو سراپا شوقم ، عشقم ، امیدم ، لبخندم ..بی تو
من اشکی بی پایان ... بی تو غروب دلگیرم ، پرستوی
بی بال و پرم ، بلکه خزان و زردم .. بی تو ، من
افسانه ای دردناکم ، ستاره ای خاموشم ... بی تو
من بارانی دلگیر و غبارم ...بی تو ابری پر بارانم ، اما
توان باریدن ندارم ...
زندگی سه ایستگاه دارد :
اول : تولد
دوم : عشق
سوم : مرگ
لطفا ایستگاه دوم نگاه دارید ... پیاده می شوم ...
اگر استاد فیزیک بودم ، نام تو را در فرمول عشق جای می دادم ...
اگر استاد شیمی بودم ، با نام تو عناصر نا شناخته زندگیم راکشف
می کردم ...
اگر استاد خوشنویسی بودم ، نام تو را در تنهایی قلبم جای می دادم ...
اگر استاد جغرافیا بودم ، نام تو را در قلۀ کوه حک می کردم ...
اگر استاد زبان بودم ، به تو می گفتم :
...I love you