مرا یکدم دل از خوبان جدا نیست
ولی صد حیف که در خوبان وفا نیست
به خوبان دل سپردن کار سهل است
ز خوبان دل گرفتن کار ما نیست
/span>>/>>/>>/>>/>>/>>/>>/>
الهى و ربى ! اى آرمان و اى مقصود من ، اى همه خواسته و اى آرزوى من .
سوگند به تو که جز تو نه آمرزندهاى براى لغزش هایم مىیابم و نه مرهمى براى
دردهایم .
مولایم ! اى پاسخگوى درماندگان ! اى برطرف کننده پریشانى ! اى پرده پوش هر
ناروا !به تو روى آوردهام تنها به تو، شاید که بخوانیم. اى آن که خواستارش مردود
نمىشود ! آرزومندش ناامید نمىشود ، و درگاهش بر خوانندگان باز است و پردهاش بر امیدواران برداشته .
الهى!جانى را که به توحیدت عزیز داشتى چگونه برخوارى هجران ذلیل مىگردانى!؟
دلى را که در کمند عشق خود گرفتار آوردى چگونه به آتش دوزخ مىسوزانى !؟اگر
توشهام در سیر به سوى تو اندک است ، گمانم بر توکلى که بر تو کردهام
نیکوست .اینک منم ، آن که رو به روى نسیم هاى رحمت و مهربانیت ایستاده !
آن که به بخشش هایت اعتماد کرده ، آن که به سرپرستى تو نیازمند است، آن
که باران جود و لطف تو را سراغ مىگیرد.
ای مهربان ! آنچه از فضلت آغاز کردهاى به انجام رسان . آنچه با حِلمت بر من
پوشانیدى ، عیان مکن . آنچه از کرمت بخشیدى ، سلب مفرما . آنچه از زشتى
انجام داده ام ، بیامرز .
الهى و ربى ! تو را پیش خودت شفیع آوردهام . از تو به خودت پناهندهام . به
درگاهت آمدهام در حالى که ، احسانت را چشم دارم . و از ابر فضیلتت خواستار
بارانم . و به امید جویبار عطاى توام . و تنها در خانه تو را مىکوبم . پس آن گونه
که سزاوار توست از آمرزش ، با من کن نه آنچنان که من شایستهام.
الهى ! بخشش هاى پى در پىات مرا از سپاس تو غافل ساخته ، ریزش فضل تو ،
مرا از برشمردن ثناى تو عاجز کرده ، لطف سرشارت مرا از ستودنت بازداشته ،
نعمت بى شمارت مرا از نشر نیکىهایت ناتوان ساخته ؛ پس تو خود طاقتت را
به ما الهام کن ! تو خود ، ما را از معصیت برکنار دار ! پردههاى شک را از دیدگانمان
بردار ! حق را در نهادمان ثابت دار! از لذت مناجاتت بهره مندمان ساز ! در
حوضچههاى محبتت واردمان کن ! و شیرینى دوستی ات را به ما بچشان ! کیست
آن که شیرینى محبت تو را چشید و غیر تو را خواست !؟ کیست آن که با تو مانوس
شد و از تو روى برگرداند !؟
الهى ! ما را آن ده که ما را آن به .