خوشیهایم را ارمغان بهاری گفتی
بهاری پر زگل و جاویدان
لحظه های خوش می گذرند
چون بهاران زیبا
خاطراتش ماند همیشه در دل
چون تو زیبا
گفتی در جهان چیزی نیست زیباتر ز گلها
باور کن ای دوست
من هرگز نیافتم گلی
زیباتر از تو زیبا
ای که لبخند توست مانند گل
من دوستت دارم چو خیال
با من بنشین و با من بمان
ای که نگاهت باشد یادی زبهاران
بتو می اندیشم ای گل ، شب و روز
من ترا دوست دارم
ای عزیزتر از جان
ای دوست !!!
تو در چشم من پاکتر از شبنم
زیباتر ز بهارانی
بیا بنشین ببرم
که عشق تو ماند در دل جاوید
تویی فرخنده گلی در باغ امیدم
ای عزیزتر از جانم ....
من بی تو عین زمستانم ، سردسرد ، بی روح و زرد ...
بی تو کویرم ، خشکسالم ، درختی بی برگم .. من
با تو سراپا شوقم ، عشقم ، امیدم ، لبخندم ..بی تو
من اشکی بی پایان ... بی تو غروب دلگیرم ، پرستوی
بی بال و پرم ، بلکه خزان و زردم .. بی تو ، من
افسانه ای دردناکم ، ستاره ای خاموشم ... بی تو
من بارانی دلگیر و غبارم ...بی تو ابری پر بارانم ، اما
توان باریدن ندارم ...